سکوت....
|
مرحوم کربلائی کاظم ساروقی میگوید : [ سه شنبه 91/3/30 ] [ 5:27 عصر ] [ محمد یزدانی ]
[ نظر ]
روزی فرا خواهد رسید که جسم من آنجا زیر ملافه سفید تمیزی که چهارطرفش زیر تشک بیمارستان جمع شده است ، قرار می گیرد و آدم هایی که سخت مشغول زنده ها و مرده ها هستند ، از کنارم عبور می کنند . لحظه ای فرا خواهد رسید که دکتر می گوید مغز من از کار افتاده است و به هزاران دلیل زندگی ام رو به پایان است . در چنین روزی تلاش نکنید به شکلی مصنوعی و با استفاده از دستگاه زندگی ام را به من باز گردانید . این را بستر مرگ ننامید . بگذارید آن را بستر زندگی بنامم و جسمم به دیگران کمک کند که به حیات خود ادامه دهند. اگر آنچه گفتم انجام دهید ، همیشه زنده خواهم ماند. [ یکشنبه 91/3/28 ] [ 10:19 صبح ] [ محمد یزدانی ]
[ نظر ]
فرصتی میخواهی تا فارغ از هیاهوی پایانناپذیر زندگی، چند روزی با خودت خلوت کنی. *از دوستانی که مراسم معنوی اعتکاف نصیبشون شده خیلی خیلی التماس دعا دارم.....* [ پنج شنبه 91/3/11 ] [ 3:51 عصر ] [ محمد یزدانی ]
[ نظر ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |