سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سکوت....
قالب وبلاگ

روزی فرا خواهد رسید که جسم من آنجا زیر ملافه سفید تمیزی  که چهارطرفش زیر تشک بیمارستان جمع شده است ، قرار می گیرد و آدم هایی  که سخت مشغول زنده ها و مرده ها هستند ، از کنارم عبور می کنند .

لحظه ای فرا خواهد رسید که دکتر می گوید مغز من از کار افتاده است و به هزاران دلیل زندگی ام رو به پایان است . در چنین  روزی تلاش نکنید به شکلی مصنوعی و با استفاده از دستگاه زندگی ام را به من باز گردانید .

این را بستر مرگ ننامید . بگذارید آن را بستر زندگی  بنامم و جسمم به دیگران کمک کند که به حیات خود ادامه دهند.

چشم هایم را به کسی بدهید که هرگز طلوع خورشید ، چهره  یک نوزاد و شکوه عشق را در چشم های یک زن ندیده است .

قلبم را به کسی بدهید که درقلبش تنها خاطرات دردناک و آزار دهنده دارد .

خونم  را به نوجوانی بدهید که در تصادف اتومبیل نجات یافته است و کمکش کنید تا زنده بماند و نوه هایش را ببیند .

کلیه هایم را به کسی به کسی بدهید که زندگی اش به دستگاهی نیاز دارد که هر هفته خونش را تصفیه کند .

 استخوان ها ، عضلات ، سلولها و اعصابم را بردارید و به پاهای کودکی فلج پیوند بزنید .

اگر لازم  شد سلولهای مغزم را بردارید و بگذارید به رشد خود  ادامه دهد تا با آنها پسرک لالی بتواند با صدای بلند فریاد بزند و دختر ناشنوایی صدای باران روی شیشه اتاقش بشنود .

آنچه از من باقی می ماند بسوزانید و خاکسترش را به دست باد بسپارید تا گل بروید .

اگر قرار است چیزی از من دفن کنید ، بگذارید اشتاباهات ، ضعف ها و تعصباتم باشد. گناهانم را به شیطان و روحم را به خدا بسپارید . اگر گاهی دوست داشتید از من یاد کنید، عمل خیری انجام دهید یا به کسی که محتاج کمک تان است ، کلام محبت آمیزی بگویید .

اگر آنچه گفتم انجام دهید ، همیشه زنده خواهم ماند.



[ یکشنبه 91/3/28 ] [ 10:19 صبح ] [ محمد یزدانی ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

حرف ندارم خودم:)
امکانات وب